آثار و اشعار شاعران بر اساس سبک شعری ، متن ادبی و دل نوشته هاي خودم و ...

 

زندگي زيباست چشمي باز كن

گردشي در كوچه باغ راز كن

هر كه عشقش در تماشا نقش بست

عينك بدبيني خود را شكست



ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 14 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، زندگي باغ تماشاي خداست, | 8:49 | نويسنده : زهره |

 

هيچ جاي دنيا ، آنقدر شلوغ نيست ، كه نتواني با خدايت خلوت كني ...

و هيچ خلوتي  ، به شلوغي احساس با خدا بودن نيست ...



تاريخ : یک شنبه 11 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان - احساس با خدا بودن, | 8:56 | نويسنده : زهره |

 

خدايا ...

آغوشت را امشب به من مي دهي؟

براي گفتن چيزي ندارم

اما براي شنفتن حرف هاي تو گوش بسيار ...

مي شود من بغض كنم

تو بگويي: مگر خدايت نباشد كه تو اينگونه بغض كني ...

مي شود من بگويم خدايا؟

تو بگويي: جان ِ دلم ...

مي شود بيايي؟

تمنا مي كنم ...


 



تاريخ : یک شنبه 11 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، مي شود من بگويم خدايا؟, | 8:24 | نويسنده : زهره |

 

خدايا...

جاي تو هرگز در جان من خالي نيست

نه در لحظه هاي پر شَرم خطا

نه در تنگناي به اجابت نرسيدن دعا

و نه در هياهوي دلخواه ترين ثانيه ها ...

آنقدر هستي كه بودنت از ياد نمي رود

تنها گاهي از بسياري اندوه

نام تو در سكوت مي ماند

و راه فرياد را نمي يابد...

اما اگر از بودنم جز ذره اي نماند

آن ذره تو را عاشقانه مي خواند !!!



تاريخ : یک شنبه 11 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، آنقدر هستي كه بودنت از ياد نمي رود, | 8:17 | نويسنده : زهره |

 

وقتي تمام شهر

ديگر دري به روي تو ، خود را نمي گشود

دستان گرم رفيقي نيافتي

آغوش مهر كسي ، عاشقت نشد

با آن دل شكسته ، كسي مهربان نبود

وقتي كه كوبه هاي نكوبيده اي نماند



ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 11 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، آري ، بزن تو زنگ خدا را ، غريب عشق, | 8:13 | نويسنده : زهره |

  
پس از آفرینش آدم خدا گفت به او: نازنینم آدم...
با تو رازی دارم...
اندکی پیشترآی ...
آدم آرام و نجیب ، آمد پیش
زیر چشمی به خدا می نگریست ...
محو لبخند غم آلود خدا ! .. دلش انگار گریست ...



ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 11 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، قطره ای اشک ز چشمان خداوند چکید, | 8:12 | نويسنده : زهره |

 

 ياد من باشد

دو ركعت راز بگويم با او

و بخواهم از او ، كه مرا دريابد

و دل از هر چه سياهي ست ، بشويم فردا

روزن دل بگشايم بر عشق ، تا كه آن نور بتابد بر دل ، تا دلم گرم شود ، يخ دل آب كنم ، تاكه دلگرم شوم



ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 10 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، ياد من باشد فردا حتما, | 13:2 | نويسنده : زهره |

 

 قصه ای دارم!
غصه ام در دل آن جامانده
گاه گاهی دل من میگیرد
بیشتر هنگام غروب
در همان وقت خدا نیزپر از تنهایست
جز خدا نیز کسی تنها نیست
وخدایی که در این نزدیکیست
در همین لحظه به هنگام طلوع
که اذان سردادند
من وضو خواهم ساخت
اشک چشمانم را
تابه سر منزل زیبای حقیقت برسم




تاريخ : شنبه 10 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، هنگام غروب, | 12:49 | نويسنده : زهره |

 

میگویند یک روزی هست

که چرتکه دست میگیرند و حساب و کتاب میکنند
و آن روز تو باید تاوان آنچه با من کردی را بدهی!

فقط نمیدانم
تاوان دادن آن موقع تو، به چه درد من می خورد!؟



تاريخ : شنبه 10 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، حساب و کتاب, | 11:25 | نويسنده : زهره |

 

از خانه آمدم كه بيايم مگر تو را از ترس آنكه ، گم نكنم راه خانه را

من خرده هاي نان به پشت سرم ريختم به شوق شايد كه خرده نان باشد نشان راه

اما به پشت سر كه نظر كرده ، ديده ام گويا تمام خرده نان ريخته در اين مسير را گنجشگكان خُرد با يا كريم پشت سر ، بر چيده خورده اند

آري هزار شكر



ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 10 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، تكه هاي نور , | 10:9 | نويسنده : زهره |

 

تنها كه باشي ، تفريحت ميشه نگاه كردن به صفحه مانيتورت

بدون اينكه بدوني ساعت ها ميگذره ...



تاريخ : شنبه 10 آبان 1393برچسب: عشق و عرفان ، نگاه كردن, | 10:3 | نويسنده : زهره |

 

امروز كسي از من پرسيد چند سال داري؟

گفتم: روزهاي تكراري زندگيم را كه خط بزنم

كودكي چند ساله ام!



تاريخ : شنبه 10 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، روزهاي تكراري, | 10:2 | نويسنده : زهره |

 

تو زندگي از يه جايي به بعد ديگه بزرگنميشي ؛ پير ميشي !

از يه جايي به بعد ديگه خسته نميشي ؛ ميبري !

از يه جايي به بعد ديگه تكراري نيستي ؛ زياديي !!!



تاريخ : جمعه 9 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، تو زندگي, | 9:27 | نويسنده : زهره |

يه سري از حرفها هستند كه امكان نداره بشه به گفتار تبديلشون كرد؛

اين حرفا معمولا به اشك تبديل ميشن...



تاريخ : جمعه 9 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، حرف به اشك, | 9:26 | نويسنده : زهره |

 

از ديگران بپرسيد يك شب چند روز ميگذرد؟

مطمئن باشيد كساني كه به شما ميخندند آدم هاي تنهايي نيستن!



تاريخ : جمعه 9 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، يك شب چند روز, | 9:24 | نويسنده : زهره |