هديه
آثار و اشعار شاعران بر اساس سبک شعری ، متن ادبی و دل نوشته هاي خودم و ...

  

دختری در یک خانواده فقیر ...هرچه پول داشت را خرج یک جعبه و یک کاغذ کادو کرد و آنرا به پدرش هدیه کرد ... پدر جعبه را باز کرد ..خالی بود...با عصبانیت بر دخترش فریاد زد :مگه تو نمیدونی وقتی به کسی کادو میدن باید یه چیزی توش باشه؟..... دختر با چشمانی اشکبار گفت : ولی پدر من برای تو در این کادو هزاران بوسه گذاشته ام ......... و این دفعه پدر بود که اشک می ریخت. 





تاريخ : جمعه 3 مرداد 1393برچسب:, | 11:26 | نويسنده : زهره |